لذت وبلاگ نویسی

لذت وبلاگ نویسی را تجربه کنید

لذت وبلاگ نویسی

لذت وبلاگ نویسی را تجربه کنید

چرا به عنوان یک وبلاگ نویس تازه کار باید نگاهی هم به عادتهای شخصی خودتان بیاندازید؟

همیشه به یک وبلاگ نویس تازه کار گفته می‌شود که درباره علایقش بنویسد اما گاهی این کمک نمی‌کند الان من می‌گویم در کنار علایق شخصی‌تان نگاهی به عادتهای شخصی خوب و بدتان هم بیاندازید آنها بهترین راهنماهایی هستند که به شما نشان می‌دهند که در چه زمینه‌هایی شانس موفقیت خواهید داشت. 


Hosted on Persiangig.com


«عادتها انتخاب‌هایی هستند که همه ما به صورت آگاهانه و سنجیده در بعضی از زمانهای خاص در زندگی انجام می‌دهیم و سپس بدون آن که درباره‌شان فکر کنیم اغلب هر روز به انجام دادنشان ادامه می‌دهیم.»


این تعریفی است که چارلز داهیگ گزارشگر نیویورک تایمز در کتابش با عنوان«نیروی عادت» درباره عادت بیان می‌کند.


ممکن است بپرسید که وبلاگ نویسی و عادتهای ما چه ارتباطی به هم دارند؟ اجازه بدهید با ذکر یک مثال به این سوال پاسخ دهم


وبلاگ نویسی و عادتهای ما چه ارتباطی به هم دارند؟


عادتهای شما می‌توانند بسیار مهم باشند و  از شما یک وبلاگ نویس و یا حتی یک چهره مشهور در زمینه علم و فناوری بسازند.


چند روز پیش درباره زندگی حرفه‌ای مایکل ارینگتون وبلاگ نویس مشهور می‌خواندم، اگر شما هم از دسته گیک‌های دنیای فناوری باشید حتما نام او را شنیده‌اید فکر می‌کنید چه چیزی باعث شد تا ارینگتون وبلاگ تک کرانچ(Techcrunch) را راه‌اندازی کند؟


موضوع خیلی ساده بود او عاشق استارتاپها و کارآفرینی بود و مدام در سیلیکون ولی می‌گشت و با شرکت در همایش‌های مختلف سعی می‌کرد تا چیزهای بیشتری را در ارتباط با کارآفرینی و راه‌اندازی یک کسب و کار یاد بگیرد.


 از آن جا که  مایکل ارینگتون عادت داشت هر روز تمام اخبار مربوط به استارتاپهای دره سیلیکون را دنبال کند و درباره آن‌ها زیاد تحقیق و جستجو می‌کرد تصمیم گرفت تا یافته‌ها و نظراتش درباره استارتاپها را در قالب وبلاگ تک کرانچ منتشر کند در ابتدا این فقط یک سرگرمی دوست داشتنی برای او بود اما در حال حاضر تک کرانچ یکی از ده وبلاگ برتر حوزه فناوری و آی تی در تمام دنیاست و از محل جذب آگهی‌ها سالانه ده میلیون دلار درآمد دارد.


اگر زندگی هر وبلاگ نویس موفقی را دنبال کنیم در کنار یک سری از علایق شخصی همواره  به عادتهایی می‌رسیم که انگیزه اصلی اولیه برای راه‌اندازی یک وبلاگ را تشکیل داده‌اند


در این باره لئو بابوتا از کشور گوام را مثال می‌زنم که در ابتدا عادتهای بدی در زندگی شخصی‌اش داشت اما با استفاده از آموزه‌های آیین ذن توانست عادتهای بدش را ترک کند و عادتهای مثبتی را در وجودش بپروراند ، بعدها چگونگی این کار را در وبلاگی به نام Zenhabit منتشر کرد قبل از این درباره  داستان موفقیت لئو بابوتا  در لذت وبلاگ نویسی نوشته‌ام. 


عادتهای خوب و بدی که دارید می‌توانند راهنمای شما باشند آن‌ها می‌توانند به شما بگویند که در چه زمینه‌های استعداد و توانایی داربد و می‌توانید موفق باشید.


عادتهای خاص بعضی از وبلاگ نویسان حرفه‌ای


بعضی از وبلاگ‌نویس‌ها عادتهای جالبی دارند به چند نمونه توجه کنید 


لئو بابوتا فردی سحر خیز است او عادت دارد صبح زود و بعد از انجام مدیتیشن صبحگاهی مطلب بنویسد.


مایکل ارینگتون موسس تک کرانچ می‌گوید: من عادت دارم که قبل از خوابیدن کتاب بخوانم حتی گاهی تا دیروقت تا ساعت ۳یا۴ صبح هم کار می‌کنم اما در همان ساعتها هم قبل از اینکه به تختخوابم بروم عادت دارم که چند صفحه‌ای کتاب بخوانم.


از بین وبلاگ نویسان ایرانی هم می‌توانم به دکتر علیرضا مجیدی اشاره کنم، ایشان در صفحه درباره ما وبلاگ یک پزشک می‌گوید که از کودکی علاقه مفرطی به مطالعه کتاب، مجله و روزنامه‌ها داشته است و در ایام نوجوانی عادت داشته که به کتابخانه برود و کتابهای مورد علاقه‌اش را مطالعه کند.


دکتر مجیدی عادت دیگری هم دارد، عادت به دویدن منظم .آقای مجیدی در این باره می‌نویسد:


«خودم را ورزشکار نمی‌دانم، ولی عادت به دویدن دارم، سه یا چهار بار در هفته، با موزیک پلیری که در آن قطعاتی نامتجانسی از شاد و سنتی تا حماسی و غمگین ریخته شده‌اند. دویدن آرامم می‌کند و سرخوشی بعد از ورزش را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم.»


لیستی از عادتهایی که دارید تهیه کنید


بهتر است لیستی از عادتهایی که دارید، تهیه کنید.در این لیست هم عادتهای شخصی خوب و هم عادتهای بدتان را بنویسید چون هر دو مهم هستند. عادتهایتان به شما نشان می‌دهند که در چه زمینه‌ای می‌توانید وبلاگ بنویسید و موفق باشید.


به عنوان مثال به چند مورد از عادتهایی که دارم اشاره می‌کنم


 من از دیرباز عادت دارم تا هر روز اخبار و تحلیل‌های ورزشی را بخوانم، عادت دارم هر از گاهی یک کتاب یا رمان از تازه‌های نشر بخرم و بخوانم یا عادت دارم هر روز مقاله‌های جدید وبلاگ  hbr را بخوانم و تقریبا در ارتباط با همه عادتهایم یک وبلاگ دارم و هر از گاهی مطالبی را منتشر می‌کنم.


گاهی هم عادتهایی که دارم در یک نقطه با هم تلاقی پیدا می‌کنند و باعث لذت و حظ دو چندان می‌شوند فکر کنید کتابی از آندره پیرلو بازیکن ایتالیایی پیدا کنم که عنوان آن این باشد « فکر می‌کنم، بعد بازی می‌کنم » یا زمانی که زندگینامه هزار صفحه‌ای استیوجابز را بخوانم و یا مثلا کتاب محرمانه پپ گواردیولا را که هنوز به فارسی متتشر نشده است.


اینها را گفتم تا به شما هم توصیه کنم که اگر هنوز در وبلاگ نویسی درجا می‌زنید بهتر است شما هم نگاهی به عادت‌هایتان داشته باشید ،عادتهای شما می‌توانند چیزهای زیادی درباره استعداد و توانایی‌های شخصی‌تان به شما بگویند و راه موفقیت را به شما نشان دهند تنها کافی است بیشتر از قبل عادتهای شخصی‌تان را زیر نظر بگیرید.


نوبت شماست


به نظرم بهتر است به عنوان یک ایده وبلاگ نویسی به موضوع این پست نگاه کنیم ، بنابراین پیشنهاد می‌کنم لیستی از عادتهای شخصی خودتان تهیه کنید و با نوشتن یک پست درباره عادتهای خوب و بدتان آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید.



آیا در وبلاگ شما هم هنوز هیچ نظری ثبت نشده است؟

تصور کنید در جستجوی مطلبی وارد وبلاگی می‌شوید و از خواندن آن مطلب حسابی بر سر شوق می‌آیید، دوست دارید که نظرتان را در پایین مطلب ثبت کنید و فکر و عقیده‌تان در مورد آن مطلب را به اشتراک بگذارید اما نمی‌توانید چون مدیر آن وبلاگ امکان ثبت نظر در وبلاگش را غیر فعال کرده است ،فرقی هم نمی‌کند که شما از طرفداران پر و پا قرص این وبلاگ هستید یا نه، به هر حال امکان ثبت نظر ندارید.


محمد عباسی فرد وبلاگ نویسی است که من ایشان را یک کامنت نویس حرفه‌ای می‌دانم کامنت های ایشان که از خوانندگان وفادار و ثابت لذت وبلاگ نویسی هم هستند اغلب از  دسته همان  کامنتهایی است که دکتر مجیدی هم  آن ها  را می‌ستاید  یعنی کامنتهای محمد عباسی فرد همیشه چیزی را به مطلب اصلی اضافه می‌کند و بر ارزش آن مطلب می‌افزاید.


اما شاید برایتان جالب باشید که همین آقای محمد عباسی فرد از زمانی که وبلاگ شخصی خودش را راه‌اندازی کرد تا مدتها امکان ثبت نظر در وبلاگش را غیر فعال کرده بود،تصمیم عجیبی بود اما به هر حال ایشان دلایل خودشان را داشتند.مدتها گذشت تا بالاخره محمد تصمیم گرفت تا دوباره امکان ثبت نظر در وبلاگش را فعال کند.


محمد عباسی در آخرین پستش با عنوان هیچ نظری هنوز ثبت نشده است در این باره می‌نویسد:


«اوایلِ شروع به کارِ این وبلاگ، بخش نظرات را غیر‌فعال کرده بودم، چون تجربه‌ی به دست آمده از وبلاگ‌های قبلی خوشایند نبود، اکثر نظرات بی‌ارتباط با نوشته بود، یا تبلیغات بود یا وبلاگ خوبی داری به وبلاگ من هم سر بزن!


مدتی گذشت و دریافتم اشتباه کرده‌ام، قسمت نظرات یک وبلاگ بخشی جدا نشدنی از وبلاگ است که حذف آن جَفا در حق خواننده و خود نویسنده است. ممکن هست چندین و چند مطلب بنویسید و باز در انتهای مطلب با جمله‌ی "هیچ نظری هنوز ثبت نشده است" مواجه شوید ولی همین که درهای ارسال نظر به روی خواننده باز باشد امیدوارکننده است.»


محمد عباسی ادامه می‌دهد:


« شما برای که می‌نویسید؟ اگر برای خودتان می‌نویسید پس چرا آن را منتشر می‌کنید؟ حالا که نوشته‌هایتان را منتشر می‌کنید پس دوست دارید خوانده شوید، مورد تمجید یا نقد واقع شوید، مخاطب شما حق دارد راجع ‌به مطلبی که خوانده است اظهار نظر کند، نقد کند یا تمجید، بخش نظراتِ وبلاگ برای همین است دیگر!


اصولاً گفته می‌شود بخش نظراتِ هر مطلب یعنی دنباله و ادامه‌ی همان مطلب که این یعنی اهمیتِ بخش نظرات، من برای پایبندی به این نکته حتی سایز فونت بخش نظرات را نیز هم‌اندازه با فونت متن اصلی در نظر گرفته‌ام تا برای نظرات خوانندگان وبلاگم ارزشی برابر با متن اصلی در نظر گرفته باشم.»


راستش را بخواهید وقتایی هست که با خواندن نوشته‌های یک وبلاگ واقعا خوشحال می‌شوم و در دلم به نویسنده آن آفرین می‌گویم هنرمندی او را می‌ستایم و امیدوارنه انتظار می‌کشم تا نوشته و مطلب دیگری را از او بخوانم.


پست تازه محمد عباسی فرد هم جزو همان پست‌هایی بود که وقتی آن را خواندم در دلم به نویسنده آن آفرین گفتم شاید بخواهید بدانید چرا؟


چون او بر اساس یک تجربه شخصی به یک تصمیم درست رسیده بود و از طرفی با هنرمندی درباره آن نوشته بود،راستش را بخواهید وبلاگ نویسی همین است.وبلاگ نویسی یعنی اینکه بتوانید تجربه‌های بد و خوب ، شیرین و تلخ خود را با هنرمندی با خوانندگان خودتان به اشتراک بگذارید و در کنار اینکه اوقات خوبی را برایش رقم می‌زنید چیزی به او بدهید که برایش ارزشمند باشد و چه چیزی بهتر از درسهایی که ما می‌توانیم از تجربه‌های یک فرد بیاموزیم.


چرا هیچ وقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم به روز رسانی نشده است؟

اعتراف می‌کنم با اینکه نزدیک به دو سال است که وبلاگ می‌نویسم اما هیچگاه نتوانسته‌ام وبلاگ نویسی را جزو برنامه‌های ثابت خودم در بیاورم.به عبارت بهتر هیچوقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم به روز رسانی نشده است.تنها تعطیلات آخر هفته در اوقات فراغتی که برایم ایجاد می‌شود می‌توانم یکی دو پست را بنویسم. اما گاهی هم چند هفته می‌گذرد و من نمی‌توانم برای به روز رسانی وبلاگم کاری بکنم.


Hosted on Persiangig.com


چند روزی بود که در ذهنم از خودم این سوال را می‌پرسیدم که چرا هیچ وقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم بروزرسانی نشده است؟ 


پاسخ‌های زیادی به ذهنم رسید که تصمیم گرفتم تعدادی از آنها را با شما به اشتراک بگذارم.پس در ادامه با لذت وبلاگ نویسی همراه باشید


چرا هیچ وقت لذت وبلاگ نویسی به طور منظم بروزرسانی نشده است؟ 


اول:چند بار سعی کرده‌ام تا با پایه گذاری پستهای هفتگی ،انتشار منظم یک پست در هفته را به یک عادت تبدیل کنم اما هر بار شکست خورده‌ام، چون وقتی می‌بینم روزها خیلی سریع پشت سرهم می‌گذرند و من باید هر چه زودتر پستی را برای انتشار آماده کنم احساس روزهای مدرسه را پیدا می‌کنم که باید تکلیف سختی را به موقع آماده می‌کردیم و اغلب هم موفق نبودیم، راستش را بخواهید اصلا حس خوبی به پستهای هفتگی ندارم.


دوم:بارها از زبان بلاگرهای برجسته شنیده‌ام که هر زمان که اشتیاق به نوشتن دارید بر روی مطالبتان کار کنید.من به این حرف ایمان دارم  و در عمل هم به آن پایبند هستم.بنابراین ترجیح می‌دهم فقط زمان‌هایی بنویسم که از شور نوشتن برخوردار باشم، گاهی زمان‌های خیلی کمی وجود دارد که حس نوشتن دارم.


سوم:نمی‌دانم هرگز مستندهایی را که به چگونگی خلق شاهکارهای سینمایی یا ادبی می‌پردازند را دیده‌اید یا نه؟ در پشت صحنه یک شاهکار سینمایی یا یک شاهکار ادبی اغلب هنرمندی وجود دارد که خودش را وقف اثرش کرده است نمونه‌ای از چیزی که می‌گویم را در پست شاهکاری که جورج اورول را کشت می‌توانید بخوانید.


من اغلب درباره شاهکارهای ادبی و هنری مطالعه می‌کنم و بسیار تحت تاثیر هنرمندان و نویسندگانی مانند جورج اورول هستم  که در کمال پشتکار و اشتیاق سخت کار می‌کنند تا یک اثر بی‌نظیر را خلق کنند.خودم هم هر بار که می‌خواهم پستی را بنویسم این حس را دارم. یعنی گویی مثل این است که می‌خواهم یک شاهکار خلق کنم (هر چند نتیجه کار اغلب چیز دیگری می‌شود) به همین خاطر حسابی بر روی آن وقت می‌گذارم و با وقت کمی که دارم  شده که گاهی تکمیل و انتشار یک پست چهار هفته طول می‌کشد.(می‌دانم باورش برایتان سخت است اما حقیقت دارد)


چهارم: گاهی در زندگی شخصی و دنیای آفلاین به خاطر گرفتاریهای روزمره در محل کار و زندگی شرایطی پیش می‌آید که دل و دماغی برای وبلاگ نویسی و یا هر فعالیت آنلاین دیگر برایم باقی نمی‌گذارد.گاهی هم به این فکر می‌کنم که وبلاگ نویسی کار یک نفر نیست، یا اینکه من کسی نیستم که بتوانم به تنهایی از عهده این کار برآیم،خیلی خوب می‌شد که دو سه نفر دیگر هم بودند که در به روزرسانی لذت وبلاگ نویسی با ایده‌های نو کمک می‌کردند.



پنجم: بدون تعارف گاهی ایده‌های خوبی وجود ندارند ، منظورم ایده‌هایی است که مناسب با حال و هوای وبلاگ نویسی ما باشد و انتظارات و نیازهای خوانندگان ایرانی را پاسخ بدهد.


ششم: البته قسمتی از این قضیه کمی هم به شخصیت من ارتباط دارد که کسی هستم که دوست دارم آهسته و پیوسته بنویسم، به طور کلی میانه خوبی با سرعت ندارم از تغییرات مداوم و از این شاخه به آن شاخه پریدن هم خوشم نمی‌آید به عبارت بهتر من از طرفداران ثبات هستم و اگر هم قرار باشد به جایی و هدفی برسم، دوست دارم این کار را پله پله و به تدریج انجام دهم.گاهی به این فکر می‌کنم به طور کلی کند هستم و در نوشتن و انتشار پستها خیلی سریع نیستم و بر روی پستم آن قدر کار می‌کنم تا از دید خودم قابل انتشار باشد.هر چند گاهی شکل وسواس هم پیدا می‌کند.


*****************************


اما همه این‌ها دلایل خوبی نیستند،حتی می‌توانم بگویم که بیشتر بهانه‌های خوبی هستند این بود که در چند روز گذشته به دنبال کشف راهی بودم که بتوانم علیرغم همه این مشکلات و بهانه‌ها لذت وبلاگ نویسی را به طور منظم به روز رسانی کنم.به این فکر می‌کردم که وبلاگ‌نویس‌های حرفه‌ای چگونه وبلاگ نویسی را به زندگی خودشان گره زده‌اند؟چند روزی است که در این باره تحقیق می‌کنم.


چگونه بدون آن که وقت کافی داشته باشیم هر هفته حداقل یک پست بنویسیم؟


سوال این است که چگونه بدون آن که وقت کافی داشته باشیم هر هفته حداقل یک پست بنویسیم؟پاسخ به این سوال آسان نیست.چیزی که متوجه شده‌ام این است که وبلاگ نویسان معروف قادر هستند در زمان کمتری نسبت به ما یک پست بنویسند.


چرا؟ واقعا چرا افرادی مانند علیرضا محیدی در یک پزشک خیلی سریع‌تر از ما افراد مبتدی و تازه‌کار در دنیای وبلاگ نویسی پست می‌نویسند؟راستش چند روزی است که دارم تحقیق می‌کنم تا جواب مناسبی برای سوال‌های بالا پیدا کنم.


در این چند روز مقاله‌های زیادی از بلاگرهای حرفه‌ای را خوانده‌ام و وبلاگ‌های زیادی را زیر و رو کرده‌ام.با توجه به چیزهایی که خوانده‌ام.فقط یک جواب مناسب برای این سوال در ذهنم دارم، پاسخ این است: آنها به این روند و پروسه وبلاگ نویسی عادت کرده‌اند.


اکنون زمان آن است که کمی درباره عادتها صحبت کنیم


در اینجا به بخشی از پست تازه پروبلاگر درباره عادتهای وبلاگ نویسی اشاره می‌کنم، دارن رز بنیانگذار وبلاگ نویسی حرفه‌ای در پستی که با عنوان ۹ عادتی که شانس موفقیت در وبلاگ نویسی را افزایش می‌دهد می‌نویسد:


«عادتهایی هستند که همه وبلاگ نویسان حرفه‌ای را علیرغم اتفاقاتی که در دور و برشان می‌افتد کاملا متمرکز نگه می‌دارد آنها می‌توانند به راحتی پستی و بلندی‌های زندگی را سپری کنند و همچنان هم به وبلاگ نویسی ادامه دهند.


این عادتها آنها را وادار می‌کند تا به طور مداوم بر روی چیزهایی مانند یادگیری تکنیک‌های جدید و جستجوی دانش جدید درباره وبلاگ نویسی،سئو و... تمرکز کنند و علاوه بر آن از شبکه سازی و ارتباط بی‌وقفه با مخاطبانشان هم غافل نشوند.»


راستش را بخواهید برای موفقیت در هر بخشی از زندگی، شما باید به طور مداوم بر روی آن بخش کار کنید.با پایه‌گذاری عادتهای صحیح، شما شانس موفقیت خودتان را افزایش می‌دهید، کافی است برای چند لحظه به افراد موفقی که تا به حال درباره آنها شنیده‌اید فکر کنید.


بر طبق نوشته  مقاله فوربس با عنوان  چگونگی شکل گیری یک عادت جدید ، مایکل جردن حتی در خارج از فصل تمرین و مسابقه هم هر روز بر روی بهبود پرتاب‌هایش کار می‌کرد و سه‌رنا ویلیامز(قهرمان تنیس) هم هر روز صبح قبل از رفتن به مدرسه، به تمرین تنیس می‌پرداخت.بنابراین شما هم برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، باید بیشتر از هر کس دیگری تلاش کنید و این کار را باید هر روز به طور مداوم انجام بدهید.


همان مفهوم در وبلاگ نویسی هم اعمال می‌شود


دارن رز در پروبلاگر می‌نویسد: «در هر زمان ،تنها بر روی وظایف کوچکی که می‌توانید انجام ‌دهید متمرکز شوید و عادتهای صحیح را بپرورانید به تجربه خودم و سایر مشاهده‌گران دنیای وبلاگ نویسی، دارا بودن عادتهای صحیح ، مهمترین جز در وبلاگ نویسی موفقیت آمیز است.»


به عنوان مثال موسس تک کرانچ، مایکل ارینگتون اخبار و اطلاعات فنی را به گونه‌ای ارایه داد که هر کسی بتواند آن را بفهمد وبلاگ او سومین وبلاگ برتر دنیا نبود بلکه این موفقیت را از اصرار بر شکل دهی عادتهایی مانند پست کردن مداوم درباره موضوعات تکنولوژی و پیشرو بودن در انتشار اخبار فوری به دست آورد.


نتیجه‌ای که از این بحث می‌گیریم


به عنوان یک بلاگر اگر رویای موفقیت را در سرتان می‌پرورانید عادتهایی وجود دارند که باید آن‌ها را در خودتان بپرورانید و حفظ کنید.اگر کنجکاو هستید که درباره عادتهایی که شانس موفقیت در وبلاگ نویسی را افزایش می‌دهند بیشتر بدانید منتظر پست بعدی من در لذت وبلاگ نویسی باشید.